در راستای ایجاد بستری نو در وبلاگ پس از "رابرت دنيرو،روح سركش سينما"و " آنجلینا جولی؛رازهای ناگفته زندگی"و"اينگريد برگمن،معصوميت از دست رفته هاليوود"سراغ نابغه تاريخ سينما رفتم: "چارلي چاپلين،چارلز دیکنز سینما"

-------                                      سر چارلز اسپنسر چاپلين

بزرگ‌ترین پدیده‌ی سینمای جهان در سال 1988 در لندن متولد شد. پدر و مادرش نمایش‌گر موزیک هال‌های لندن بودند و زمانی که چاپلین یک‌ساله بود از هم جدا شدند. پس از این، او به همراه مادرش به سفرهای نمایشی مختلف رفت و از همان دوران در جریان حال و هوای صحنه‌های تئاتر قرار گرفت، نخستین حضور جدی او بر صحنه‌ی تئاتر با خاطره‌ی ناگواری همراه شد. مادرش در میانه‌ی یک آواز دچار تنگی نفس شد و چارلی مجبور شد که بازیش را رها و مادرش را با حالی نزار از صحنه خارج کند. این حادثه پایان دوران حرفه‌ای مادرش را رقم زد. مدتی بعد، پدرش درگذشت و چارلی و برادر ناتنی بزرگش به نام سیدنی چاپلین (بازیگر، متولد 1885 و مرگ در 1965) ناگاه خودشان را بی‌سرپرست و گرسنه در خیابان‌های پایین‌شهر لندن یافتند. در این زمان دو برادر در یک یتیم‌خانه می‌خوابیدند و خرج زندگی‌شان را با رقص در خیابان‌ها تامین می‌کردند. اما به هر حال سابقه‌ی هنری مادرش به چاپلین کمک کرد که به یک گروه رقصنده بپیوندد و او از 8 سالگی در کار نمایش حرفه‌ای موفق بود. کمی بعد موفق شد نقش‌های کودکانه در چند نمایش‌نامه به‌دست آورد که مشخص‌ترین‌شان نقش (پیترپن) در نمایش‌نامه‌ای به همین نام بود. در هفده‌سالگی موفق شد عضو گروه نمایشی فرد کارتو شود که برادرش هم به عنوان کمدین محبوب در این گروه موفقیت تثبیت‌شده‌ای داشت و همچنین یکی دیگر از رفقایش که بعدا کمدینچارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com بسیار مشهوری شد با وی دراین گروه کار می‌کرد که نام وی استن لورل بود. تشکیلات فرد کارتو متشکل از چندین گروه نمایشی بود که به سراسر انگلستان و حتی به خارج کشور سفر می‌کرد و برنامه‌هایی بر صحنه می‌برد. در همین نمایش‌ها شخصیت کمدی چارلی چاپلین به تدریج شکل گرفت و گسترش یافت تا آن‌جا که ردپایی از آن در فیلم‌هایش نیز ادامه پیدا کرد . چارلی دو بار در سال‌های 1910 و 1912 به همراه یکی از این گروه‌ها به امریکا سفر کرد و در سفر دوم،‌ مک‌سنت- سرپرست کمدین‌های کیتون نقش یک عیاش مست را در نمایش شبی در یک موزیک هال به وی واگذار کرد ولیکن کمابیش فیلم نشانه‌هایی از بزرگ‌ترین دلقک سینما در آینده را با خود داشت. در دومین فیلمش مسابقه‌ی اتومبیل‌رانی در ونیز، چاپلین تغییر لباس و ظاهر داد. در فیلم‌های اولیه‌ای که چاپلین برای سنت بازی کرده،‌ او نقش‌های جانبی‌ای درکنار ستارگان کمدی آن زمان مانند فورد استرلینگ، چستر کارکلین، فتی‌آربوکل، ومی بل نورماند به دست آورد. کارگردان این فیلم‌ها  هنری مرمن ، می بل نورماند، مک سنت و دیگران بودند. پس از آن که چاپلین در مدتی کمتر از سه ماه،‌11 فیلم کوتاه بازی کرد، با اصرار به طرف حرفه کارگردانی کشیده شد. در دوازدهمین فیلمش دستیار کارگردان آن می‌بل تورماند و سیزدهمین فیلمش، گیرافتاده زیر باران، را خودش نوشت و کارگردانی کرد. در این فیلم سیمای نخستین شخصیت ثابت چاپلین- ولگرد دوست‌داشتنی- شکل گرفت شخصیتی که بعضا گاهی متاثر به شخصیت ماکس لندر کمدین تثبیت‌شده‌ای فرانسوی سینمای کمدی جهان قبل از چاپلین بود. در این سال، چارلی 35 فیلم در کیستون بازی کرد که نویسنده و کارگردان یسیاری از آن‌ها نیز خودش بود. این فیلم‌ها برای او فرصتی فراهم کرد که وی تجربه‌هایی را که در روی صحنه‌های موزیک هال کسب کرده بود،‌ در سینما نیز بیازماید. در پایان سال او محبوب‌ترین کمدین سینما و با گرفتن دستمزدی معادل 1250 دلار در هفته از کمپانی اسای در سال 1915،‌به اضافه ده هزار دلار پاداش موفق‌ترین آن‌ها بود. در حالی‌که قرارداد او با مک‌سنت هفته‌ای 175 دلار بود. با فیلم‌های دوره‌ کمپانی اسانی بود که شخصیت خلاق سینمایی چاپلین شکوفا شد. در آوریل 1915 بسیاری از صاحب‌نظران فیلم خانه‌بدوش او را به عنوان شاهکا ر پذیرفتند و در پایان نخستین سال قراردادش با اسانی،‌دستمزدش به‌ رقم 5 هزار دلار افزایش یافت . در اواسط 1916 با قرارداد پرسودی به کمپانی میوچرال رفت تا در طول یک سال 12 فیلم با کنترل کامل و مطلق بسازد. حاصل این دوره آثار باارزشی چون میدان یخ‌‌بازی، خیابان آرام،‌ دارو، مهاجر،‌ ماجراجو بود. با این آثار چاپلین خودش را به عنوان بازیگر توانایی که قادر است به راحتی لبخند برلب بینندگان آورد و یا اشک به چشمان‌شان بنشاند، تثبیت کرد. در سال 1918 با قراردادی به مبلغ بیش از یک میلیون دلار برای ساخت هشت ‌فیلم دوحلقه‌ای به کمپانی فرست نشنال رفت و دو فیلم از مشهورترین آثارش یعنی دوش‌فنگ- پسربچه (1928) را به وجود آورد. او اینک شخصیتی شناخته‌شده و محبوب در سراسر جهان بود. سال 1919، چاپلین به اتفاق مری بیکفورد، داگلاس فربنکس و دیوید وارک گریفیث کمپانی آرتیستز را بنیان گذاشت. در سال 1923،‌ پس از بازگشت از سفری به اروپا. فیلم زن پاریسی را برای ادناپرووایانس هنرپیشه‌ی اول زن خود ساخت و تنها فیلم صامتی است که خودش در آن نقشی نداشت. فیلم بعدی او جویندگان طلا (1925)، که به‌گمان بسیاری شاهکارش تلقی شده شامل تعدادی از ماندگارترین لحظات کمدی اوست و شاهکار بعدی‌اش سیرک (1928) یک اسکار ویژه‌ی افتخاری برای نویسندگی، بازی،چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com کارگردانی و موسیقی برایش به ارمغان آورد. حضور صدا در سینما برای که او همراه با مشکلاتی بود. او که شیوه‌ی بازیگریش بر حرکات بدن بودن یاری گرفتن از صدا متکی بود، تصمیم گرفت که با ساختن یک اثر صامت دیگر وجود این پدیده فنی را نادیده بگیرد که این فیلم شاهکار دیگری بود با نام روشنایی‌های شهر (1931). نوار صوتی این فیلم فقط متشکل از صداهای زمینه موسیقی بود که خودش آن را تصنیف کرده بود، تجربه‌ای که در آثار بعدی‌اش نیز تکرار شد فیلم چندان در گیشه موفق نبود ولی از لحاظ هنری به موفقیت چشمگیری دست پیدا کرد. پنج سال دیگر نوبت یک شاهکار مسلم دیگر بود. عصر جدید که با وجود صامت بودن بسیار موفق بود و بسیاری آن‌را بهترین اثر چاپلین می‌دانند بالاخره وی طلسم را شکست و اولین اثر ناطق خود را ساخت. دیکتاتور بزرگ (1940) یک هجویه سیاسی بود و چاپلین با بازی در نقش آرایشگر یهودی برای آخرین‌بار در نقش‌هایی با ویژگی‌های آشنای (ولگرد کوچک) ظاهر شد. آثاری کمابیش زودگذر از دوران کمدی او هنوز در اثر بعدیش مسیو وردو (1947) قابل تشخیص است. هسته مرکزی فیلم بعدیش لایم‌لایت (1952)، نه خنده که اندوه بود. زندگی خصوصی و خانوادگی چارلی چاپلین در سال‌های  بسیار با آشفتگی همراه بود. چهار ازدواج ناکام داشت و فقط آخرین همسرش اونااونیل (دختر یوجین‌اونیل نمایشنامه‌نویس معروف) تا پایان عمر چارلی در کنار او ماند. از سویی دیگر  هیچگاه چارلی تبعه‌ی آمریکا نشد و به خاطر طرفداریش برای گشوده شدن جبهه‌ی دوم علیه هیتلر درشوروی ، مخالفانش به او تهمت کمونیست زدند. این ماجراها که مصادف شده بود با نمایش عمومی موسیووردو، به تحریم فیلم توسط گروه‌های فشار انجامید. و در همین زمان و باحضور و فعالیت سناتور مک‌کارتی، کمیته‌ی بررسی فعالیت‌های ضدآمریکایی ، چاپلین را برای شهادت علیه فعالیت‌های کمونیستی احضار کرد و او اظهار کرد که هیچگاه کمونیست نبوده است. در 1952 هنگامی‌که به اتفاق همسرش برای افتتاح نمایش فیلم لایم‌لایت در راه سفر به لندن بود مطلع شد که در صورتی اجازه‌ی بازگشت به آمریکا را خواهد داشت که به انجام یک بازجویی در باب مبانی اعتقادیش گردن نهد. چاپلین هیچگاه به آمریکا بازنگشت، در سوئیس اقامت کرد و زندگی آرامی درکنار همسر و فرزندش را پی گرفت. فیلم بعدیش سلطانی در نیویورک (1957) که در لندن ساخته شد، هرچند که نشانه‌های نادری از نبوغ چاپلین را متجلی کرد، اما اشاره‌های کنایه‌آمیزی به شیوه زندگی آمریکایی دارد. پس از یک دوره‌ی طولانی عدم فعالیت، چاپلین در سال 1966 با سرمایه آمریکائی‌ها آخرین فیلم خود با نام کنتسی از هنگ کنگ را در لندن ساخت که خود وی هم در یک سکانس کوتاه در فیلم شرکت کرد. فیلم با آن‌که ستاره‌های آن ‌زمان سینما- مارلون براندوو سوفیالورن- را در نقش‌های اصلی داشت، اما با موفقیت تجاری روبرو نشد و منتقدان نیز آن‌را فیلمی از مدافتاده و بدون خلاقیت ارزیابی کردند. در سال 1972، مدت کوتاهی پس از آن‌که چاپلین یک بار دیگر بر این تصمیمش پای فشرد که هرگز قدم به آمریکا نخواهدگذارد، برای دریافت دومین جایزه‌ی اسکار افتخاریش به آمریکا بازگشت. این جایزه به خاطر تاثیر بی‌انداره او بر هنر سینما در قرن حاضر به او اهدا شد. و سرانجام در سال 1977 یکی از بزرگترین هنرمندان قرن بیستم نقاب بر روی خاک کشید و چاپلین درگذشت. (در اوایل سال 1975 وی از ملکه‌ی انگلستان لقب سر را را دریافت کرد) چند ماه پس ازمرگ، جسدش به طور مرموزی از آرامگاهش خارج و گم شد ،‌اما مدتی بعد مجددا پیدا و به آرامگاهش برگردانده شد. درباره‌ی زندگی‌اش، خود چاپلین درسال 1964 کتابی تالیف کرد به نام سرگذشت من. وی علاوه بر بازیگری و کارگردانی، سازنده موسیقی و شعرها و آوازهای فیلم‌هایش نیز بود. به هر حال وی پس از مرگش هنوز زنده و باقی است و تاثیرش در سینما غیر قایل انکار است.

روشنایی‌های شهر City Light

1931 آمریکا- 80 دقیقه- سیاه و سفید- صامت (با موسیقی، تاثیرهای صوتی)

کارگردان:سر چارلز اسپنسر چاپلین (چارلی چاپلین).

فیلم‌نامه: چارلز چاپلین .

موسیقی: چارلز چاپلین.

فیلم‌بردار: رولی تاتوری، مارک‌مارلوت، گوردن پولاک.

تدوین: چارلز چاپلین

بازیگران: چالز چاپلین، ویرجینیا چریل، هری مایرز.

درباره‌ی روشنایی‌های شهر:

زمانی‌که چاپلین، فیلم روشنایی‌های شهر را می‌ساخت ورود صدا صنعت سینما را دگرگون ساخت. او پس از بررسی احتمالات برآن شد که فیلم‌برداری روشنایی‌های شهر را به همان شیوه‌ی قدیم ادامه دهد، یعنی فیلمی صامت همراه با صدای هم‌زمان جلوه‌های صوتی وموسیقی. این تصمیم چه بسا درخشان‌ترین تصمیم چاپلین به این معنا بود که او سبک و شیوه‌اش را در زمانی ادامه می‌داد که بسیاری از استادان سینمای صامت در مقابل ورود سینما قافیه را باخته بودند. وقتی روشنایی‌های شهر سرانجام با مدتی تاخیر در سال 1931 بر پرده آمد صدای هم‌زمان آن چنان رواج یافته بود که تماشاگران به چیزی کمتر از آن رضایت نمی‌دادند. فصل آغازین روشنایی های شهر نوعی دهن‌کجی به انتظارات تماشاگران بود. در حقیقت چاپلین برعلیه قربانی کردن انسان‌ها و ارزش‌‌های زنده به خاطر بزرگداشت شکل‌ها و پدیده‌های مرده به مبارزه برخاسته بود.

فیلموگرافی چاپلین: (در همه‌ی فیلم‌ها به جز آن‌هایی که مشخص شده‌اند نویسنده، کارگردان و بازیگر).

1914؛پیش‌خدمت، یک روز پرکار، دوستش راه‌زن، سرایدار جدید، محل ملاقاتش، ...

1915؛ عشق پنجره شده تیلی (کار: مک‌سنت)،‌ قهرمان، خانه‌به‌دوش، بانک، ...

1916؛ آتش‌نشان، ولگرد، یک بعد نیمه‌شب، ...

1917؛ خیابان اوباش، مهاجر، ماجراجو.

1918؛ زندگی سگی، دوش‌فنگ.

1919؛ خوشی یک روز، طرف آفتابی.

1921؛ روز پرداخت،‌ طبقه‌ی بیکار، پسربچه.

1922؛ زائر، زنی از پاریس (بدون حضور خودش)

1925؛ جویندگان طلا.

1928؛ سیرک.

1931؛ روشنایی‌های شهر.

1936؛ عصر جدید.

1940؛ دیکتاتور بزرگ.

1947؛ موسیووردو.

1952؛ لایم‌لایت (با باستر کیتون).

1957؛ سلطانی در نیویورک.

1967؛ کنتسی از هنک‌کنگ (با مارلون براندو و سوفیالورن).

چند نكته خواندني از زندگي چارلی چاپلين:


* زندگي شخصي چاپلين چندان به سامان نبود. او چهاربار ازدواج كرد و ازدواج آخرش در 57 سالگي با دختر 16 ساله يوجين اونيل، نمايشنامه‌نويس معروف بود.
* چاپلين خود طراحي خانه‌اش در بورلي هيلز را به‌عهده گرفته بود و هميشه از مهمانانش در تالار بزرگ خانه پذيرايي مي‌كرد. سالها بعد، وقتي خانه شروع به فرو ريختن كرد، بيشتر مورد استقبال بازديدكنندگان قرار گرفت!
* وقتي در سال 1912 به همراه برادرش سيدني، از انگلستان به آمريكا مهاجرت مي‌كرد، دوست و هنرپيشه بدلش در تآتر، آرتوراستنلي جفرسون نيز در كشتي همراه آنها بود.
او و جفرسون (يا بهتر بگوييم، استن لورل) اتاقي اجاره كرده بودند كه پخت و پز در آن ممنوع بود. بنابراين وقتي لورل داشت چيزي سرخ مي‌كرد، چاپلين ويلن مي‌زد تا جلز و ولز غذا صداي صاحب پانسيون را درنياورد!
* بيشتر مردم فكر مي‌كردند چشمان چاپلين قهوه‌اي است، چون او را فقط در فيلمهاي سياه و سفيد و با گريم چشم تيره ديده بودند. اما چشمان چاپلين آبي بود. او جايي در زندگينامه‌اش گفته كه وقتي مردم براي اولين‌بار او را مي‌ديدند، از ديدن چشمان آبي‌اش تعجب مي‌كردند.
* اثر دست، جاي پا و امضاي او روي سنگ يادبودي درآمفی تآتر چيني مانز در هاليوود ثبت شده بود، اما پس از آنكه به خاطر عقايد سياسي‌اش از محبوبيت او كاسته شد، آن قسمت از بناي يادبود را برداشتند و اكنون بيم آن مي‌رود كه گم شده باشد!
* جرالدين چاپلين در مراسم بزرگداشت جري لوئيس و اهداي جايزه دوربين طلايي 2005 به او گفت: آخرين باري كه پدرم را زنده ديدم، در حال تماشاي فيلمي از جري لوئيس از تلويزيون بود و داد مي‌زد: اين مردك خيلي بامزه است!
* رابطه چاپلين و باستركيتن، رابطه جالبي بود. آنها رقيب هم محسوب مي‌شدند اما هميشه از اظهارنظر رسمي درباره هم خودداري مي‌كردند. چاپلين در 1952 كيتن را براي ايفاي نقشي در فيلم لايم لايت استخدام كرد. اين تنها حضور اين دو كمدين بزرگ در يك فيلم بود. مي‌گويند شخصيت كيتن در اين فيلم جذاب‌تر از چاپلين درآمده و به همين خاطر چاپلين از روي حسادت بسياري از صحنه‌هاي متعلق به بازي او را از فيلم درآورده است!
* يك سال بعد از مرگ، جسدش را از قبرستان دزديدند. البته دوماه بعد پليس آن را پيدا كرد.

چند جمله كه يا از چاپلين نقل شده يا در فيلمها از زبان شخصيتهايش گفته شده است:
1- به نظر من اين يكي از تناقضهاي زندگي است كه آدم هميشه كار اشتباه را در درست‌ترين زمان ممكن انجام مي‌دهد.
2- زندگي در كلوزآپ (نماي نزديك) تراژدي است و در لانگ‌شات (نماي دور)، كمدي.
3- شكست‌خوردن كه ناراحتي ندارد. آدم بايد شجاع باشد تا بتواند از خودش يك احمق بسازد!
4- يك پارك، يك مأمور پليس و يك دختر زيبا. اينها تمام چيزهايي هستند كه براي ساختن يك كمدي نياز دارم.
5- لحظه‌اي كه بليت سينما مي‌خريد، وارد دنياي ديگري شده‌ايد

منابع : شبکه آموزش مجازی سینما    -  وبلاگ : دانستنیها و اطلاعات عمومی

ادامه مطلب :  تصاویر-دانلود موسیقی متن فیلم - دانلود فیلمهای ساخته چارلی چاپلین،نابغه سينما

----------------

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.comچارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.comچارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com

Audio Fileدانلود :  قسمتی از موسیقی فیلم عصر جدید ساخته چارلی چاپلین

Audio Fileدانلود : بخشی از تم موسیقی لایم لایت ساخته : چارلی چاپلین(برنده جایزه موسیقی فیلم اسکار)

مشاهده تعدادی از فیلمهای چارلی چاپلین

 

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com

(1925) - B&W - 82 min

Part one
Part two
Part three
Part four
Part five
Part six

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com

(1914) - B&W - 15 min

WATCH IT!

Part one
Part two

 

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com

(1914) - B&W - 7 min

WATCH IT!

 

 چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com

(1914) - B&W - 7 min

WATCH IT!


چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com


Charlie Chaplin - Rink
(1916)
- B&W -
21 min

WATCH IT!

Part one
Part two


چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com
Charlie Chaplin - Tramp
(1915)
- B&W -
23 min

WATCH IT!

Part one
Part two

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com
April 10, 1972 - Charlie Chaplin wins an Oscar

(2001) - Color - 1 min
 

WATCH IT!

فیلمی از چارلی چاپلین (۱۹۲ مگابایت) :  دانلود رایگان


چارلی چاپلین در سال ۱۹۱۹ میلادی :

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com

چارلی چاپلین در سال ۱۹۲۷ میلادی :

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com

 

چارلی چاپلین در سال ۱۹۳۰ میلادی با آلبرت انیشتین :

چارلي چاپلين.Charlie Chaplin.در آرمان پاتر http://armanpotter.blogfa.com