سیدنی لومت ؛ بعد از ظهر با سرپيكوي خشمگين

جهان سینما در سال جاری پس از «الیزابت تیلور»، یکی دیگر از بزرگانش را هم از دست داد. «سیدنی لومت» بی‌شک یکی از صاحب‌سبک‌ترین کارگردانان تاریخ سینما بود که در روز ۹ آوریل ۲۰۱۱، بر اثر لنفوم در سن ۸۶ سالگی در گذشت.

«سیدنی لومت» در ۲۵ جون سال ۱۹۲۴ متولد شد. والدین او در تئاتر کار می‌کردند و این موضوع راه را برای حضور لومت در دنیای بازیگری از خردسالی هموار کرد. ۵ ساله بود که روی سن تئاتری رفت که پدرش در آن کار می‌کرد و ۱۱ ساله بود که برادوی را هم تجربه کرد. در سال ۱۹۳۹، لومت برای خدمت سربازی در جنگ جهانی دوم فراخوانده ‌شد و بیش از سه سال برای ارتش آمریکا خدمت کرد. پس از بازگشت از جبهه‌ی جنگ، لومت کارگردانی تئاتر را برگزید و سپس وارد تلویزیون شد. او تا مدت‌ها سناریو می‌نوشت یا دستیار کارگردان بود تا آن‌که با سریال «عکاس جنایت» (Crime Photographer) در سال Sydney Lumet سيدني لومت http://armanpotter.blogfa.com۱۹۵۱ کارگردانی حرفه‌ای را در تلویزیون تجربه کرد. او تا سال ۱۹۵۶، یازده سریال را برای تلویزیون CBS ساخت.

سال ۱۹۵۷، وارد دنیای سینما شد و در همان بدو ورود، معروف‌ترین فیلمش را ساخت، یعنی «۱۲ مرد خشمگین». در این فیلم «هنری فاندا» در نقش عضو هیئت‌منصفه‌ی دادگاهی است که باید بر گناهکاری یا بی‌گناهی یک جوان رأی دهند. با آن‌که فیلم در فضایی بسته ساخته‌شده، اما دانش لومت در زمینه‌ی تئاتر، نه تنها از آن فیلمی خسته‌کننده نمی‌سازد، که علاوه بر جذابیت داستان، بیننده را به دیدن بازی‌هایی خوب دعوت می‌کند. کل روند فیلمبرداری ۳ هفته به‌طول انجامید و هزینه‌ی ساختش ۳۵۰۰۰۰ دلار بود. فاندا که دوست نداشت بازیش را در فیلم‌هایش تماشا کند، در نمایش اولیه‌ی فیلم سالن را ترک کرد اما به لومت گفت: «سیدنی، فوق‌العاده شده!» فیلم فروش بالایی نداشت و فاندا مبلغی برای بازی‌اش در فیلم نگرفت، اما همواره اعتقاد داشت این یکی از بهترین فیلم‌هایش است. اولین فیلم لومت، رتبه‌ی ۷ را در بین ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما به انتخاب IMDB کسب کرده‌است. این فیلم لومت را نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین کارگردانی نمود و بعلاوه در دو رشته‌ی دیگر هم نامزد بود، اما رقابت را به «پل رودخانه‌ی کوای» باخت.

Sydney Lumet-Serpico Wallpaper-Al Pacino سرپيكو http://armanpotter.blogfa.com

لومت دوست داشت با بازیگرانی کار کند که بازیگری متد را آموخته‌اند. همین امر باعث شد در سال ۱۹۷۳، دست‌پرورده‌ی «لی استراسبرگ» را برای بازی برگزیند. «آل پاچینو» در «سرپیکو» نقش اصلی را پذیرفت. این فیلم از روی داستان واقعی «فرانک سرپیکو» ساخته‌شد. مأمور پلیسی که مثل هیپی‌ها لباس می‌پوشد و به ارزش‌ها و آرمان‌های خود برای پلیس شدن پایبند است و ناگهان در اداره‌ی پلیس نیویورک، خود را در برابر پلیس‌ها و رؤسایی فاسد می‌یابد. این فیلم، علاوه بر این‌که یکی از کاراکترهای به‌یاد ماندنی پاچینو را نمایش داد، مسیر فیلمسازی لومت را هم روشن نمود. لومت نشان داد که ساخت درام را به‌خوبی می‌شناسد، نبرد عدالت و فساد را می‌تواند در حد کمال نشان دهد و بیننده را در تمام مدت فیلم همراه خود نگاه دارد.
پاچینو برای پیدا کردن نقش، برای مدتی سرپیکو را به خانه‌ی خود دعوت کرد. یک‌بار از او پرسید: «چرا این‌کار را کردی؟» و سرپیکو پاسخ داد: «خب، آل، واقعاً نمی‌دانم… چون، چون اگر من این کار را نمی‌کردم حالا هنگام شنیدن یک قطعه‌ی موسیقی چطور آدمی بودم؟!»

برای مطالعه متن کامل مقاله "سیدنی لومت:بعد از ظهر با سرپیکوی خشمگین"به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

نگاهی به بیوگرافی الیزابت تیلور ستاره افسانه ای سینما به مناسبت مرگ دیروز او

  • دیروز الیزابت تیلور در بیمارستانی در لس انجلس درحالی توسط فرزندانش احاطه شده بود در سن ۷۹ سالگی درگذشت.تا اخرین ستاره ی زن دوران طلایی هالیوود و برنده ۲ جایزه اسکار رخت از جهان بربندد.این پست به یاد بازیهای درخشانش در دوران طلایی دهه های ۴۰-۵۰ و ۶۰ به او تقدیم می شود.روانش شاد باد.Elizabeth Taylor اليزابت تيلور http://armanpotter.blogfa.com

الیزابت تیلور بازیگر چشم بنفش انگلیسی در لندن ( 1932 ) چشم به جهان گشود او از زمانی که توانست راه برود به آموختن باله پرداخت و در سه سالگی به همراه دیگر همکلاسی هایش به اجرای برنامه در جلو خانواده سلطنتی پرداخت .

در 1939 به آمریکا بازگشت و در لس آنجلس ساکن شد و پدرش در هتل بورلی هیلز یک گالری هنری تاسیس کرد چهره الیزابت ده ساله خیلی زود مورد توجه گروه های فیلم سازی واقع شد و با بازی در فیلم « اینجا هر دقیقه کسی متولد می شود 1942 » وارد سینما شد . در همان سال قراردادی 18 ساله  با استودیوی متروگلدوین مایر امضا کرد که او را ملزم کرد تا اوایل دهه 60 فقط به بازی در فیلم های این شرکت بپردازد .وی در طول دهه 40 از حد یک دختر بچه فراتر رفت و به صورت یکی از ستاره های این شرکت و هالیوود در آمد و در دهه های بعد به یکی از مشهورترین و پرسروصداترین ستاره های زن سینمای جهان بدل شد .

او پس از بازی در فیلم پدرعروس ( 1950 وینسنت مینه لی ) توجه منتقدین را به سوی خود جلب کرد و مکانی در آفتاب ( 1951 جورج استیوس ) گواه آشکاری از استعداد بازیگری او بود  .

استیونس که در یکی دیگر از آثار خود به نام غول از تیلور بازی گرفت ، به او امکان داد تا وجه حسی هنر خود را نیز به نمایش بگذارد .

نیمه ی سال های 50 تا اوایل 60 دوران شکوفایی و هنرنمایی الیزابت تیلور است . در این فیلم او با راک هودسن و جیمز دین همبازی بود .

طی این مدت او چهره های متفاوتی از زن – معمولا زنان با مشکلات روانی – به نمایش می گذار . او در فیلم گربه روی شیروانی داغ ( 1958 ریچارد بروکس ) براساس نمایشنامه تنسی ویلیامز نقش زنی به نام مگی را بازی می کند که رفتار شوهر بدخلق و خودخواهش مشکلات احساسی و جنسی در او به و جود آورده است .

این مشکلات و درگیری ها در فیلم های منطقه رینتری و ناگهان تابستان گذشته ( نمایشنامه تنسی ویلیامز  1959 به کارگردانی جوزف ال منکه ویچ ) که به خاطر هر دو آنها کاندیدای جایزه اسکار شد – او را تا سرحد جنون بردند .

برای مطالعه متن کامل بیوگرافی الیزابت تیلور به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته